معنی فارسی borrel

B1

بوریل، اصطلاحی که گاهی برای اشاره به وضعیت‌های پزشکی خاص به کار می‌رود.

A term that may refer to specific medical conditions or terms.

example
معنی(example):

پزشک در تشخیص به بوریل اشاره کرد.

مثال:

The doctor mentioned borrel in the diagnosis.

معنی(example):

بوریل می‌تواند به شرایط مختلفی اشاره کند.

مثال:

Borrel can refer to different conditions.

معنی فارسی کلمه borrel

: معنی borrel به فارسی

بوریل، اصطلاحی که گاهی برای اشاره به وضعیت‌های پزشکی خاص به کار می‌رود.