معنی فارسی borsholder
B1تمولدار بُرسچ وسیلهای است که برای نگهداری سوپ داغ یا غذاهای مایع استفاده میشود.
A device or container used for keeping soups or liquid foods warm.
- NOUN
example
معنی(example):
تمولدار بُرسچ سوپ را تا زمان سرو گرم نگه داشت.
مثال:
The borsholder kept the soup warm until serving.
معنی(example):
در زمستان، یک تمولدار بُرسچ برای لذت بردن از سوپ داغ ضروری است.
مثال:
In winter, a borsholder is essential for enjoying hot soup.
معنی فارسی کلمه borsholder
:
تمولدار بُرسچ وسیلهای است که برای نگهداری سوپ داغ یا غذاهای مایع استفاده میشود.