معنی فارسی boskier
B1مربوط به مكانی که درختان و بوتههای بیشتری دارد.
More dense with trees or bushes compared to another.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مسیر نسبت به مسیری که دفعهی قبل رفتیم، جنگلیتر است.
مثال:
This path is boskier than the one we took last time.
معنی(example):
او مسیرهایی با درختان بیشتر را هنگام پیادهروی در جنگلها ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers boskier routes when walking through forests.
معنی فارسی کلمه boskier
:
مربوط به مكانی که درختان و بوتههای بیشتری دارد.