معنی فارسی bosomy
B2 /ˈbʊzəmi/گود و گشاد، جملاتی که به توصیف افرادی با سینههای بزرگ میپردازند.
Having a full, rounded shape, often used to refer to a person's figure.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Full of sheltered hollows or recesses.
معنی(adjective):
Having a large bosom.
example
معنی(example):
او لباسی گود و گشاد پوشید که منحنیهایش را برجسته میکرد.
مثال:
She wore a bosomy dress that accentuated her curves.
معنی(example):
چهرههای گود و گشاد معمولاً در هنر به تصویر کشیده میشوند.
مثال:
Bosomy figures are often portrayed in art.
معنی فارسی کلمه bosomy
:
گود و گشاد، جملاتی که به توصیف افرادی با سینههای بزرگ میپردازند.