معنی فارسی bosselation

B1

نوعی احساس یا نگرش مثبت که ناشی از مقام یا رهبری فرد است و به دیگران حس ارزشمندی می‌دهد.

A feeling or attitude of positivity deriving from a person's position or leadership, which helps others feel valued.

example
معنی(example):

بوسله‌یشن او باعث شد تا تیم احساس ارزشمندی کند.

مثال:

His bosselation made the team feel valued.

معنی(example):

بوسله‌یشن ناشی از رهبری او همه ما را الهام بخشید.

مثال:

The bosselation from her leadership inspired us all.

معنی فارسی کلمه bosselation

: معنی bosselation به فارسی

نوعی احساس یا نگرش مثبت که ناشی از مقام یا رهبری فرد است و به دیگران حس ارزشمندی می‌دهد.