معنی فارسی botanics
B1علم گیاهشناسی، مطالعه گیاهان و روابط آنها با یکدیگر و با محیط خود.
The scientific study of plants, including their biology, ecology, and morphology.
- NOUN
example
معنی(example):
علم گیاهشناسی به مطالعه گیاهان و نحوه رشد آنها میپردازد.
مثال:
Botanics studies plants and how they grow.
معنی(example):
او از خواندن درباره علم گیاهشناسی و طبیعت لذت میبرد.
مثال:
He enjoys reading about botanics and nature.
معنی فارسی کلمه botanics
:
علم گیاهشناسی، مطالعه گیاهان و روابط آنها با یکدیگر و با محیط خود.