معنی فارسی botanophilist
B1گیاهشناس، فردی که به مطالعه و جمعآوری گیاهان علاقهمند است.
A person who has a love for plants and botany.
- NOUN
example
معنی(example):
یک گیاهشناس عاشق بررسی و جمعآوری گیاهان است.
مثال:
A botanophilist loves to study and collect plants.
معنی(example):
داشتن علاقه به گیاهشناسی به این معنی است که شما به گیاهان علاقه دارید.
مثال:
Being a botanophilist means you have a passion for botany.
معنی فارسی کلمه botanophilist
:
گیاهشناس، فردی که به مطالعه و جمعآوری گیاهان علاقهمند است.