معنی فارسی bothnic
B1مربوط به بخش جغرافیایی دریای بوتنی.
Relating to or characteristic of the Bothnic region.
- OTHER
example
معنی(example):
ساحل بوتنیک به خاطر مناظر زیبای خود شناخته شده است.
مثال:
The Bothnic coastline is known for its beautiful scenery.
معنی(example):
منطقههای بوتنیک میزبان حیات وحش منحصر به فرد هستند.
مثال:
Bothnic regions host unique wildlife.
معنی فارسی کلمه bothnic
:
مربوط به بخش جغرافیایی دریای بوتنی.