معنی فارسی botonny
B1دکمه، عنصری خلاقانه که برای ایجاد طرحهای خاص استفاده میشود.
A creative button design that serves as a distinctive fashion element.
- NOUN
example
معنی(example):
طراحی دکمهای او مسابقه مد را برد.
مثال:
Her botonny design won the fashion contest.
معنی(example):
سبک دکمهای به یک ترند محبوب در صنعت تبدیل شد.
مثال:
The botonny style became a popular trend in the industry.
معنی فارسی کلمه botonny
:
دکمه، عنصری خلاقانه که برای ایجاد طرحهای خاص استفاده میشود.