معنی فارسی botryoid

B1

شکل یا ظاهری شبیه به خوشه‌ای از میوه، به ویژه در توصیف تومورها و سایر توده‌های بافتی.

Having a rounded, cluster-like shape or form, often used in medical or botanical contexts.

example
معنی(example):

تومور شکل بوتروئیدی داشت و شبیه خوشه‌ای از انگور بود.

مثال:

The tumor exhibited a botryoid shape, resembling a cluster of grapes.

معنی(example):

ظاهر بوتروئیدی رشد برای پزشکان شگفت‌آور بود.

مثال:

The botryoid appearance of the growth was surprising to the doctors.

معنی فارسی کلمه botryoid

: معنی botryoid به فارسی

شکل یا ظاهری شبیه به خوشه‌ای از میوه، به ویژه در توصیف تومورها و سایر توده‌های بافتی.