معنی فارسی bottom dog

B2

افرادی که در یک موقعیت ضعیف یا پایین‌تر از دیگران قرار دارند.

The one who is at a disadvantage or in a subordinate position.

example
معنی(example):

در یک مسابقه، او در رده پایین قرار داشت اما هنوز بهترین خود را نشان داد.

مثال:

In a competition, he was the bottom dog but still gave his best.

معنی(example):

سگ پایین در تیم معمولاً نادیده گرفته می‌شود.

مثال:

The bottom dog in the team often gets overlooked.

معنی فارسی کلمه bottom dog

: معنی bottom dog به فارسی

افرادی که در یک موقعیت ضعیف یا پایین‌تر از دیگران قرار دارند.