معنی فارسی bottomrying
B1فرایند زیربنایی، ارزیابی یا گزارش خسارات ناشی از حوادث دریایی.
The process of assessing or reporting losses incurred from maritime incidents.
- VERB
example
معنی(example):
فرایند زیربنایی شامل ارزیابی خسارات است.
مثال:
The process of bottomrying involves evaluating damages.
معنی(example):
آنها خسارات گزارششده از طوفان را زیربنایی میکردند.
مثال:
They were bottomrying the reported losses from the storm.
معنی فارسی کلمه bottomrying
:
فرایند زیربنایی، ارزیابی یا گزارش خسارات ناشی از حوادث دریایی.