معنی فارسی bouillons

B1

آبگوشت‌های متعدد که برای طعمدار کردن غذاها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

Plural of bouillon; broths used in cooking, especially soups.

example
معنی(example):

سرآشپز چندین آبگوشت برای مهمانان آماده کرد.

مثال:

The chef prepared several bouillons for the guests.

معنی(example):

آبگوشت‌ها در تهیه بسیاری از سوپ‌ها ضروری هستند.

مثال:

Bouillons are essential in making many soups.

معنی فارسی کلمه bouillons

: معنی bouillons به فارسی

آبگوشت‌های متعدد که برای طعمدار کردن غذاها مورد استفاده قرار می‌گیرند.