معنی فارسی boultell
B1بویلتل، قطعهای که در سیستمها یا سازهها بهعنوان عنصر کلیدی عمل میکند.
A piece that functions as a key component in systems or structures.
- NOUN
example
معنی(example):
بویلتل جزء مهمی از پروژه بود.
مثال:
The boultell was an important component of the project.
معنی(example):
ما برای ارتقاء به یک بویلتل جدید نیاز داریم.
مثال:
We need a new boultell for the upgrade.
معنی فارسی کلمه boultell
:
بویلتل، قطعهای که در سیستمها یا سازهها بهعنوان عنصر کلیدی عمل میکند.