معنی فارسی boundary layer
C2لایهای از سیال که در نزدیکی سطح یک جسم قرار دارد و به طور خاص در دینامیک سیالات مهم است.
A thin region next to a boundary where the flow properties differ from those of the main body of the fluid.
- NOUN
example
معنی(example):
لایه مرزی در دینامیک سیالات مهم است.
مثال:
The boundary layer is important in fluid dynamics.
معنی(example):
مهندسان لایه مرزی را برای کاهش مقاومت مطالعه میکنند.
مثال:
Engineers study the boundary layer to reduce drag.
معنی فارسی کلمه boundary layer
:
لایهای از سیال که در نزدیکی سطح یک جسم قرار دارد و به طور خاص در دینامیک سیالات مهم است.