معنی فارسی bountyless
B1بدون غنایم، به معنای نداشتن چیزهای ارزشمند یا منابع.
Devoid of riches or resources; empty of wealth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این منطقه بدون غنایم بود و هیچ منابعی نداشت.
مثال:
The region was bountyless, lacking any resources.
معنی(example):
در یک سرزمین بدون غنایم، بقا به چالشی تبدیل میشود.
مثال:
In a bountyless land, survival becomes a challenge.
معنی فارسی کلمه bountyless
:
بدون غنایم، به معنای نداشتن چیزهای ارزشمند یا منابع.