معنی فارسی bournless
B1بدون منبع، نداشتن رودخانه یا منبع آب.
Without a river or source of water.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رودخانه بدون منبع بود و بیپایان در بیابان جریان داشت.
مثال:
The river was bournless, flowing endlessly through the desert.
معنی(example):
در یک سرزمین بدون منبع، پیدا کردن آب چالشی بزرگ بود.
مثال:
In a bournless land, finding water was a great challenge.
معنی فارسی کلمه bournless
:
بدون منبع، نداشتن رودخانه یا منبع آب.