معنی فارسی bourréd

B1

بوریده به حالتی اشاره دارد که فرد به دلیل فعالیت زیاد، به‌ویژه در رقص یا کار فیزیکی، خسته و بی‌حال می‌شود.

An adjective describing someone who is completely exhausted, especially after vigorous activity like dancing.

example
معنی(example):

او بعد از رقصیدن تمام شب، بوریده شد.

مثال:

He became bourréd after dancing all night.

معنی(example):

بعد از مهمانی، او کاملاً خسته شده بود و به استراحت نیاز داشت.

مثال:

After the party, she felt completely bourréd and needed rest.

معنی فارسی کلمه bourréd

: معنی bourréd به فارسی

بوریده به حالتی اشاره دارد که فرد به دلیل فعالیت زیاد، به‌ویژه در رقص یا کار فیزیکی، خسته و بی‌حال می‌شود.