معنی فارسی boused

B1

شکل گذشته فعل 'بوز'، به معنای خوش‌گذرانی و تفریح در کنار دیگران.

The past form of 'bouse', meaning to have enjoyed or had fun alongside others.

example
معنی(example):

ما عصر تمام دریاچه را بوز کردیم.

مثال:

We boused at the lake all afternoon.

معنی(example):

آنها آخر هفته گذشته با هم بوز کرده بودند.

مثال:

They had boused together last weekend.

معنی فارسی کلمه boused

: معنی boused به فارسی

شکل گذشته فعل 'بوز'، به معنای خوش‌گذرانی و تفریح در کنار دیگران.