معنی فارسی bousy
B2بوسهای، به معنای شخصیت یا شیوهای دلپذیر و دوستانه در برقراری ارتباط.
Bousy, referring to a pleasant or friendly manner of interaction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شخصیت بوسهای او باعث شد همه احساس راحتی کنند.
مثال:
His bousy personality made everyone feel comfortable.
معنی(example):
او شیوه بوسهای برای تعامل با دیگران دارد.
مثال:
She has a bousy way of interacting with others.
معنی فارسی کلمه bousy
:
بوسهای، به معنای شخصیت یا شیوهای دلپذیر و دوستانه در برقراری ارتباط.