معنی فارسی bowess

B1

زن کمان، زنی که مهارت ویژه‌ای در فنون تیراندازی با کمان دارد.

A female archer or one associated with the bow and arrow.

example
معنی(example):

زن کمان آنقدر به خاطر زیبایی‌اش تحسین می‌شد.

مثال:

The bowess was admired for her elegance.

معنی(example):

در مراسم، زن کمان به خاطر دستاوردهایش جوایز دریافت کرد.

مثال:

At the ceremony, the bowess received accolades for her achievements.

معنی فارسی کلمه bowess

: معنی bowess به فارسی

زن کمان، زنی که مهارت ویژه‌ای در فنون تیراندازی با کمان دارد.