معنی فارسی bowles

A2

کاسه، ظرفی عمیق و گرد که برای سرو غذا یا مایع به کار می‌رود.

A deep, rounded dish used for serving food or liquids.

example
معنی(example):

کاسه‌ها معمولاً برای سوپ استفاده می‌شوند.

مثال:

Bowles are commonly used for soup.

معنی(example):

او میز را با کاسه‌های زیبایی تزیین کرد.

مثال:

She set the table with beautiful bowles.

معنی فارسی کلمه bowles

: معنی bowles به فارسی

کاسه، ظرفی عمیق و گرد که برای سرو غذا یا مایع به کار می‌رود.