معنی فارسی boxen

B1

جعبه‌های بزرگ یا قرار است که محتویات خاصی را نگهداری کنند.

Plural of box, referring to multiple boxes.

example
معنی(example):

جعبه‌ها با اسباب بازی‌ها برای بچه‌ها پر شده بودند.

مثال:

The boxen were filled with toys for the children.

معنی(example):

ما جعبه‌ها را در گوشه اتاق چیدیم.

مثال:

We stacked the boxen in the corner of the room.

معنی فارسی کلمه boxen

: معنی boxen به فارسی

جعبه‌های بزرگ یا قرار است که محتویات خاصی را نگهداری کنند.