معنی فارسی boxier

B1

مکعبی‌تر، صفت مقایسه‌ای برای توصیف چیزی که شکل مکعبی‌تری نسبت به دیگری دارد.

More boxy in shape or design; used to compare with something less boxy.

adjective
معنی(adjective):

Box-like or box-shaped.

example
معنی(example):

این سبک جدید مبلمان حتی از قبلی مکعبی‌تر است.

مثال:

This new furniture style is even boxier than the previous one.

معنی(example):

آنها نسخه مکعبی‌تری از خودرو را برای کارایی طراحی کردند.

مثال:

They designed the boxier version of the car for practicality.

معنی فارسی کلمه boxier

: معنی boxier به فارسی

مکعبی‌تر، صفت مقایسه‌ای برای توصیف چیزی که شکل مکعبی‌تری نسبت به دیگری دارد.