معنی فارسی boy toys
A2اسباببازیهای پسرانه، بازیهایی که معمولاً برای پسرها طراحی شدهاند و شامل ماشینها، جنگجوهای پلاستیکی و غیره میشوند.
Toys that are typically marketed towards boys, often including action figures, cars, and sports equipment.
- noun
noun
معنی(noun):
A gigolo or younger man who is sexually pursued by an older person.
معنی(noun):
A toy meant to be played with by a boy.
example
معنی(example):
او عاشق بازی با اسباببازیهای پسرانه است.
مثال:
He loves playing with boy toys.
معنی(example):
انواع مختلفی از اسباببازیهای پسرانه در دسترس است.
مثال:
There are many types of boy toys available.
معنی فارسی کلمه boy toys
:
اسباببازیهای پسرانه، بازیهایی که معمولاً برای پسرها طراحی شدهاند و شامل ماشینها، جنگجوهای پلاستیکی و غیره میشوند.