معنی فارسی bpd

B2

bpd به اختلال شخصیت مرزی اشاره دارد که شامل مشکلاتی در روابط و خود تصویر است.

Borderline Personality Disorder, characterized by instability in relationships and self-image.

example
معنی(example):

او در کلاس روانشناسی خود درباره bpd یاد گرفت.

مثال:

He learned about bpd in his psychology class.

معنی(example):

درک bpd می‌تواند در درمان کمک کند.

مثال:

Understanding bpd can help in therapy.

معنی فارسی کلمه bpd

: معنی bpd به فارسی

bpd به اختلال شخصیت مرزی اشاره دارد که شامل مشکلاتی در روابط و خود تصویر است.