معنی فارسی bpm
B1bpm به معنای ضربان در دقیقه است و معمولاً در موسیقی برای اندازهگیری سرعت یک آهنگ استفاده میشود.
BPM stands for beats per minute, used in music to determine the tempo of a piece.
- noun
noun
معنی(noun):
Initialism of beat per minute.
example
معنی(example):
برای حفظ یک bpm ثابت، درامر ضربها را شمرد.
مثال:
To keep a steady bpm, the drummer counted the beats.
معنی(example):
bpm آهنگ برای رقصیدن عالی بود.
مثال:
The bpm of the song was perfect for dancing.
معنی فارسی کلمه bpm
:
bpm به معنای ضربان در دقیقه است و معمولاً در موسیقی برای اندازهگیری سرعت یک آهنگ استفاده میشود.