معنی فارسی braata
B1براى به نوعی غذای کبابی اشاره دارد که معمولا در جمعهای دوستانه سرو میشود.
Braata refers to a grilled dish often served in social gatherings.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک براى خوشمزه برای جمع آماده کرد.
مثال:
She made a delicious braata for the gathering.
معنی(example):
براى میتواند با انواع کنارهها سرو شود.
مثال:
Braata can be served with various sides.
معنی فارسی کلمه braata
:
براى به نوعی غذای کبابی اشاره دارد که معمولا در جمعهای دوستانه سرو میشود.