معنی فارسی brachygnathous
B1براکیگناتوس به ویژگیهایی اطلاق میشود که در آن فک کوتاهتر از حد معمول است.
Having a short or retracted jaw.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سگ براکیگناتوس فک کوتاهی دارد.
مثال:
The brachygnathous dog has a short jaw.
معنی(example):
به دلیل ویژگیهای براکیگناتوسش، این نژاد به مراقبت ویژه از دندان نیاز دارد.
مثال:
Due to its brachygnathous features, the breed requires special dental care.
معنی فارسی کلمه brachygnathous
:
براکیگناتوس به ویژگیهایی اطلاق میشود که در آن فک کوتاهتر از حد معمول است.