معنی فارسی bradynosus
B1برادینوز، اختلال حسی است که با کاهش سرعت پاسخ به محرکها مشخص میشود.
A condition characterized by slow sensory response.
- NOUN
example
معنی(example):
برادینوز یک وضعیت حس کند است.
مثال:
Bradynosus is the condition of slow sensation.
معنی(example):
افراد مبتلا به برادینوز ممکن است در واکنش به محرکها تأخیر داشته باشند.
مثال:
People with bradynosus might have delayed reactions to stimuli.
معنی فارسی کلمه bradynosus
:
برادینوز، اختلال حسی است که با کاهش سرعت پاسخ به محرکها مشخص میشود.