معنی فارسی bradytely
B2برادیتلی، کُند شدن یا کاهش سرعت فرآیندهای طبیعی بدن مانند ضربان قلب یا متابولیسم.
A term indicating a slowing of physiological processes.
- NOUN
example
معنی(example):
برادیتلی به نرخ کندتر از حد نرمال فرآیندهای فیزیولوژیکی اشاره دارد.
مثال:
Bradytely refers to a slower-than-normal rate of physiological processes.
معنی(example):
در بعضی موارد، برادیتلی میتواند نشاندهنده مشکلات بهداشتی پنهان باشد.
مثال:
In some cases, bradytely can indicate underlying health issues.
معنی فارسی کلمه bradytely
:
برادیتلی، کُند شدن یا کاهش سرعت فرآیندهای طبیعی بدن مانند ضربان قلب یا متابولیسم.