معنی فارسی brahmanical
B2برهمنیک، مربوط به برهمنها، یک قشر اجتماعی در هند که به برگزاری آیینهای مذهبی و آموزش وداها مشغولاند.
Relating to the Brahmins or the Brahmanic religion, particularly in relation to Hindu scriptures and rituals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنت برهمنیک بر اهمیت وداها تأکید میکند.
مثال:
The brahmanical tradition emphasizes the importance of the Vedas.
معنی(example):
بسیاری از آیینها بر اساس آموزههای برهمنیک هستند.
مثال:
Many rituals are based on brahmanical teachings.
معنی فارسی کلمه brahmanical
:
برهمنیک، مربوط به برهمنها، یک قشر اجتماعی در هند که به برگزاری آیینهای مذهبی و آموزش وداها مشغولاند.