معنی فارسی brahmanize

B1

برهمنی کردن، تبدیل یا انطباق باورها و رفتارهای مذهبی با اصول برهمنی.

To make something conform to or incorporate Brahmanist beliefs and practices.

example
معنی(example):

آن‌ها قصد داشتند تا مراسم مذهبی محلی را برهمنی کنند.

مثال:

They aimed to brahmanize the local religious practices.

معنی(example):

تلاش‌ها برای برهمنی کردن جامعه با مقاومت روبه‌رو شده است.

مثال:

Efforts to brahmanize the community have faced resistance.

معنی فارسی کلمه brahmanize

: معنی brahmanize به فارسی

برهمنی کردن، تبدیل یا انطباق باورها و رفتارهای مذهبی با اصول برهمنی.