معنی فارسی brahmic

B2

براهمیک متعلق به یا مرتبط با خط و زبان‌های ناشی از خط براهمی.

Relating to or derived from the Brahmi script, often used to describe languages that evolved from it.

example
معنی(example):

زبان‌های براهمیک از خط براهمی تکامل یافته‌اند.

مثال:

The Brahmic languages evolved from the Brahmi script.

معنی(example):

فرهنگ براهمیک تأثیر زیادی بر بسیاری از زبان‌های آسیا گذاشته است.

مثال:

Brahmic culture has influenced many languages in Asia.

معنی فارسی کلمه brahmic

: معنی brahmic به فارسی

براهمیک متعلق به یا مرتبط با خط و زبان‌های ناشی از خط براهمی.