معنی فارسی brain drain

B2

خروج نخبگان به وضعیتی اطلاق می‌شود که افراد تحصیلکرده و با استعداد یک کشور، به دلایل اقتصادی یا اجتماعی، کشور خود را ترک کرده و به سرزمین‌های دیگر می‌روند.

The emigration of highly trained or qualified people from a particular country.

noun
معنی(noun):

The migration of educated or talented people from less economically advanced areas to more economically advanced areas, especially to large cities or richer countries.

معنی(noun):

A Jackson-Pratt drain.

example
معنی(example):

کشور در حال تجربه‌ی خروج نخبگان است زیرا حرفه‌ای‌ها به دنبال فرصت‌های بهتر در خارج هستند.

مثال:

The country is experiencing a brain drain as professionals seek better opportunities abroad.

معنی(example):

سیاست‌های دولتی به‌دنبال جلوگیری از خروج نخبگان است.

مثال:

Government policies are aimed at preventing brain drain.

معنی فارسی کلمه brain drain

: معنی brain drain به فارسی

خروج نخبگان به وضعیتی اطلاق می‌شود که افراد تحصیلکرده و با استعداد یک کشور، به دلایل اقتصادی یا اجتماعی، کشور خود را ترک کرده و به سرزمین‌های دیگر می‌روند.