معنی فارسی brain fades
B1حالت فراموشی موقت یا کاهش تمرکز در تفکر که ممکن است به دلیل خستگی یا استرس باشد.
Temporary lapses in memory or attention, often associated with tiredness or distractions.
- noun
noun
معنی(noun):
A temporary condition of not thinking clearly
example
معنی(example):
با پیر شدن، ممکن است دچار اختلالات مغزی شده و کارهای ساده را فراموش کنیم.
مثال:
As we age, we may experience brain fades and forget simple tasks.
معنی(example):
او همیشه در یادآوری نام مردم دچار اختلالات مغزی میشود.
مثال:
He always has brain fades when he tries to recall people's names.
معنی فارسی کلمه brain fades
:
حالت فراموشی موقت یا کاهش تمرکز در تفکر که ممکن است به دلیل خستگی یا استرس باشد.