معنی فارسی brainpan

B1 /ˈbɹeɪnpan/

ماهیچه سر، به پوسته‌ای که مغز را احاطه کرده و محافظ آن است اشاره دارد.

A colloquial term referring to the skull that encases the brain.

noun
معنی(noun):

The skull.

معنی(noun):

The brain or mind.

example
معنی(example):

او به طور تصادفی سرش را به میز کوبید.

مثال:

He hit his brainpan on the table accidentally.

معنی(example):

ماهیچه سر واژه‌ای عامیانه برای جمجمه است.

مثال:

The brainpan is a colloquial term for the skull.

معنی فارسی کلمه brainpan

: معنی brainpan به فارسی

ماهیچه سر، به پوسته‌ای که مغز را احاطه کرده و محافظ آن است اشاره دارد.