معنی فارسی brakiest
B1بیشترین شکستگی، به معنای داشتن بیشترین میزان آسیبی است که به سبب عوامل طبیعی یا انسانی به یک شی وارد شده است.
The most broken or damaged part of something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این درخت در پارک دارای بیشترین شکستگی است.
مثال:
This is the brakiest tree in the park.
معنی(example):
او تکه چوبی با بیشترین شکستگی را برای استفاده انتخاب کرد.
مثال:
He chose the brakiest piece of wood to use.
معنی فارسی کلمه brakiest
:
بیشترین شکستگی، به معنای داشتن بیشترین میزان آسیبی است که به سبب عوامل طبیعی یا انسانی به یک شی وارد شده است.