معنی فارسی branch line
B1خط فرعی، شاخه‌ای از یک خط آهن اصلی است که به ایستگاه‌های کوچک‌تر یا نقاط فرعی دیگر می‌رود.
A secondary railway line that connects with a main line or leads to less significant destinations.
- noun
noun
معنی(noun):
A secondary railroad route or one subsidiary to a railroad's main lines.
معنی(noun):
A non-through line which joins a main line (or another branch or secondary line) and ends at a terminus.
example
معنی(example):
خط فرعی، خط اصلی راه‌آهن را به شهرستان‌های کوچک‌تر متصل می‌کند.
مثال:
The branch line connects the main railway to smaller towns.
معنی(example):
قطار برای رسیدن به روستای ساحلی از خط فرعی استفاده کرد.
مثال:
The train took the branch line to reach the coastal village.
معنی فارسی کلمه branch line
:
خط فرعی، شاخه‌ای از یک خط آهن اصلی است که به ایستگاه‌های کوچک‌تر یا نقاط فرعی دیگر می‌رود.
