معنی فارسی branchful
B1برانچفول، درختی که پر از شاخههای سالم و سرسبز باشد.
A tree that is full of branches, typically indicating vitality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درختی با برانچفول پر از شاخههای سالم است.
مثال:
A branchful tree is full of healthy branches.
معنی(example):
درخت سیب برانچفول امسال میوههای زیادی داشت.
مثال:
The branchful apple tree bore much fruit this year.
معنی فارسی کلمه branchful
:
برانچفول، درختی که پر از شاخههای سالم و سرسبز باشد.