معنی فارسی branchiogenous

B1

ساختارهایی که ازقوس‌های برانش نشأت می‌گیرند و در موجودات آبزی یافت می‌شوند.

Describing tissues or structures that originate from the gill arches.

example
معنی(example):

Branchiogenous به ساختارهایی اشاره دارد که از قوس‌های برانش توسعه می‌یابند.

مثال:

Branchiogenous describes structures that develop from gill arches.

معنی(example):

بافته‌های branchiogenous برای تشکیل برخی از مهره‌داران ضروری هستند.

مثال:

The branchiogenous tissues are essential for the formation of some vertebrates.

معنی فارسی کلمه branchiogenous

: معنی branchiogenous به فارسی

ساختارهایی که ازقوس‌های برانش نشأت می‌گیرند و در موجودات آبزی یافت می‌شوند.