معنی فارسی brand management

B2

مدیریت برند، فرآیند برنامه‌ریزی و اجرای استراتژی‌ها برای حفظ و توسعه یک برند است.

The process of maintaining, improving, and upholding a brand's image and equity.

example
معنی(example):

مدیریت برند برای ایجاد یک تصویر قوی بسیار مهم است.

مثال:

Brand management is important for creating a strong image.

معنی(example):

مدیریت موثر برند می‌تواند فروش را افزایش دهد.

مثال:

Effective brand management can boost sales.

معنی فارسی کلمه brand management

: معنی brand management به فارسی

مدیریت برند، فرآیند برنامه‌ریزی و اجرای استراتژی‌ها برای حفظ و توسعه یک برند است.