معنی فارسی brandenburger
B2براندنبرگ، اشاره به مردم یا مواردی که به ایالت براندنبورگ مرتبط هستند.
Relating to or originating from Brandenburg, often used to describe people or items from that region.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خانواده براندنبرگ برای نسلها در این شهر زندگی کردهاند.
مثال:
The Brandenburger family has lived in this town for generations.
معنی(example):
سوسیسهای براندنبرگ یک غذای محبوب در آلمان هستند.
مثال:
Brandenburger sausages are a popular dish in Germany.
معنی فارسی کلمه brandenburger
:
براندنبرگ، اشاره به مردم یا مواردی که به ایالت براندنبورگ مرتبط هستند.