معنی فارسی brassards
B2بندهای پارچهای که معمولاً بر روی لباس برای نشان دادن موقعیت یا حمایت استفاده میشوند.
Worn strips of fabric typically used on clothing to indicate rank or support.
- noun
noun
معنی(noun):
An armor plate that protects the arm.
معنی(noun):
An insignia or band worn around the upper arm.
example
معنی(example):
بازیکنان راگبی از براساردها برای نشان دادن موقعیتهای خود استفاده کردند.
مثال:
The rugby players wore brassards to signify their positions.
معنی(example):
براساردها همچنین میتوانند در ورزشها برای نشان دادن حمایت از یک علت استفاده شوند.
مثال:
Brassards can also be used in sports to show support for a cause.
معنی فارسی کلمه brassards
:
بندهای پارچهای که معمولاً بر روی لباس برای نشان دادن موقعیت یا حمایت استفاده میشوند.