معنی فارسی brattishing

B1

براتی کردن به رفتارهایی اشاره دارد که نشان‌دهنده لجبازی و نیاز به جلب توجه است.

To act in a stubborn and attention-seeking manner, often exhibited by children.

example
معنی(example):

کودک در فروشگاه براتی می‌کرد و از آب نبات‌ها طلب می‌کرد.

مثال:

The toddler was brattishing at the store, demanding candy.

معنی(example):

براتی کردن او به بحث طولانی درباره رفتار قابل قبول منجر شد.

مثال:

Her brattishing led to a long discussion about acceptable behavior.

معنی فارسی کلمه brattishing

: معنی brattishing به فارسی

براتی کردن به رفتارهایی اشاره دارد که نشان‌دهنده لجبازی و نیاز به جلب توجه است.