معنی فارسی bratwurst
A2براتورست سوسیسهایی است از گوشت خوک یا گوشت دیگر که معمولاً در آلمان محبوب است و در مراسم غذایی مختلف سرو میشود.
A German sausage made from pork, usually seasoned and grilled.
- noun
noun
معنی(noun):
A small pork sausage, usually served fried.
مثال:
Yesterday we had bratwurst for dinner.
example
معنی(example):
براتورست نوعی سوسیس آلمانی است که از گوشت خوک تهیه میشود.
مثال:
Bratwurst is a type of German sausage made from pork.
معنی(example):
ما در کباب تابستانه از براتورست لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed bratwurst at the summer barbecue.
معنی فارسی کلمه bratwurst
:
براتورست سوسیسهایی است از گوشت خوک یا گوشت دیگر که معمولاً در آلمان محبوب است و در مراسم غذایی مختلف سرو میشود.