معنی فارسی bravish

B1

شجاعانه، به خصوص در موقعیت‌هایی که شجاعت و دلیری به نمایش در می‌آید.

Having a brave or bold nature.

example
معنی(example):

او یک نگرش شجاعانه داشت که او را متمایز کرد.

مثال:

He had a bravish attitude that made him stand out.

معنی(example):

تلاش‌های شجاعانه او برای رهبری پروژه مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

Her bravish attempts to lead the project were appreciated.

معنی فارسی کلمه bravish

: معنی bravish به فارسی

شجاعانه، به خصوص در موقعیت‌هایی که شجاعت و دلیری به نمایش در می‌آید.