معنی فارسی bravoite

B1

کسی که به هنر و اجراهای خوب تحسین می‌کند و به تشویق هنرمندان می‌پردازد.

A person who expresses admiration or approval, particularly in the arts.

example
معنی(example):

یک براووایت می‌داند که چگونه هنر خوب را ارزیابی کند.

مثال:

A bravoite knows how to appreciate good art.

معنی(example):

به عنوان یک براووایت، او همیشه هنرمندان را تشویق می‌کند.

مثال:

As a bravoite, she always encourages artists.

معنی فارسی کلمه bravoite

: معنی bravoite به فارسی

کسی که به هنر و اجراهای خوب تحسین می‌کند و به تشویق هنرمندان می‌پردازد.