معنی فارسی brazilian

B1

به کسی یا چیزی اشاره دارد که به برزیل مربوط می‌شود.

Relating to Brazil or its people.

example
معنی(example):

او موسیقی و رقص برزیلی را دوست دارد.

مثال:

She loves Brazilian music and dances.

معنی(example):

آشپزی برزیلی به خاطر تنوع و طعمش شناخته شده است.

مثال:

Brazilian cuisine is known for its variety and flavor.

معنی فارسی کلمه brazilian

: معنی brazilian به فارسی

به کسی یا چیزی اشاره دارد که به برزیل مربوط می‌شود.