معنی فارسی breadbin
A2نوعی جعبه برای نگهداری نان به منظور جلوگیری از کهنگی.
A container for storing bread, often designed to keep it fresh.
- noun
noun
معنی(noun):
A breadbox.
example
معنی(example):
جعبه نان در آشپزخانه پر از نانهای تازه است.
مثال:
The breadbin in the kitchen is full of fresh loaves.
معنی(example):
مطمئن شوید درب جعبه نان بسته است تا نان تازه بماند.
مثال:
Make sure the lid of the breadbin is closed to keep the bread fresh.
معنی فارسی کلمه breadbin
:
نوعی جعبه برای نگهداری نان به منظور جلوگیری از کهنگی.